تا لاله گون شود کفنم بيشتر زدند
از قصد روي زخم تنم بيشتر زدند
قبل از شروع ذکر رجز مشکلي نبود
گفتم که زاده ي حسنم بيشتر زدند
اين ضربه ها تلافي بدر و حنين بود
گفتم علي و بر دهنم بيشتر زدند
از جنس شيشه بود مگر استخوان من
ديدند خوب مي شکنم بيشتر زدند
مي خواستند از نظر عمق زخم ها
پهلو به فاطمه بزنم بيشتر زدند
تا از گلم گلاب غليظي در آوردند
با نعل تازه بر بدنم بيشتر زدند
ديدند پا ز درد روي خاک مي کشم
در حال دست و پا زدنم بيشتر زدند
- چهارشنبه
- 13
- دی
- 1391
- ساعت
- 5:33
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه