◾نوحه،زمزمه،شور سینه زنی
◾اربعین حسینی
◾بنداول
زینب باحال بکا آمد از شام بلا
همراه با مخدرات با قامت دوتا
دلش پر از خون و به لب فغان دارد
چو باغبان اینجا گلی خزان دارد
قدچوسروفاطمیش ببین کمان شدهست
تمام حاصل عمرش اینجا خزان شده ست
ای وای از شام بلا
فریاد از کرببلا(۲)
◾بنددوم
سوی علقمه روان با آه و ناله و فغان
گوید ای برادرم...سقای تشنه لبان
اگر که سر داری ز من خبر داری
علم به کف بودی شکسته پر داری
اگر سرت را بر نیزه شکسته دیدم من
غم فراق و هجران را بدل کشیدم من
ای وای از شام بلا
فریاد از کرببلا
◾بندسوم
خیز و حال من ببین ای یاس ام بنین
افتادم از نفس و اینجا خوردی تو زمین
روم مدینه کنون چنین به حال جنون
دلم پر از خون و رخم شده گلگون
به اشک دیده قبرت را چنین بشویم من
جواب مادرت را حالا بگو چه گویم من
ای وای از شام بلا
فریاد از کرببلا
- شنبه
- 3
- مهر
- 1400
- ساعت
- 14:33
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه