یاد تو بودم حسین
از کربلا تا به شام از شام تا کربلا یاد تو بودم حسین
هر دم صبح تا به شام اول شب تا صبا گریه نمودم حسین
در همه جا از تو نام بردم و داغت اخا نوحه سرودم حسین
همـرهِ آهِ مُدام راه تو ای سر جدا باز ستودم حسین
******
یاد تو بودم همه جا ای گُل سـر جـدایم
نـام دلآرای تـو گـردیـده گُـل نوایـم
هر نفسی بعد تو در سینـه فقط عزا شد
شاهد من چشم ترم بوده به گریه هایم
تاب و توان از تن من بُرده غم جدایـی
درد اسیـری به غریبـی غـم بی نوایـی
قطرة اشکی که به هجران تو بر زمین رفت
چارة هر شـب شده با گریة بی صدایـی
از کربلا تا به شام از شام تا کربلا یاد تو بودم حسین
******
رفتـن من از سر کوی تو به اجبـار شد
زخم سر از چوبة آن محمل خون بار شد
زخم دلم از غم بی یـاری و تنهـا شدن
هر گذری زخم زبان دیدم و تکـرار شد
تا به تنم جان بُود این یاد تو از بَر کنـم
نام تو گویم همه جا شال غمت سر کنم
کشتـة صـدپاره تـنِ بی کفنِ سرجـدا
من نتـوانم غـم جانکـاه تو بـاور کنـم
از کربلا تا به شام از شام تا کربلا یاد تو بودم حسین
******
وقـت پرستـاری و دلـداری طفـلان تو
چشم من و اهل حرمگاه شده گریان تو
داغ تو سختست و مرا تاب فراق تو نیست
مثـل رقیـه ببَـرم همـرهِ خود جـان تو
بین که برادر شده ام بی تو زمین گیر تر
بعد تو از دار جهان خسته دل و سیر تر
همره سـر های جدا بودم و سـردار غم
خواهر تو گشتـه در این آینـه ها پیر تر
از کربلا تا به شام از شام تا کربلا یاد تو بودم حسین
******
دل به رهت دادم و سر بر قدمت یا حسین
ماه صفر هم چو محرم به غمت یا حسین
آخـر امّیـد من و سـروری و اهـل غـم
سایه بیفکن به سرم با علمت یا حسین
روضـة اربعیـن اگر مانده کنون پایـدار
از قـدم زینـب دلخستـه بُـود یـادگـار
روز جهانی شده و چشم جهان سوی آن
تا که بماند به قدم های ظهور ماندگـار
از کربلا تا به شام از شام تا کربلا یاد تو بودم حسین
******
- یکشنبه
- 4
- مهر
- 1400
- ساعت
- 17:12
- نوشته شده توسط
- نخل بی سر
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه