• چهارشنبه 16 آبان 03


در مدح حضرت زینب(س) -(آسمان با دور خود تا روز را شب می کند)

1253
2

آسمان با دور خود تا روز را شب می کند
داستانها با دل از اقبال زینب می کند


روزگار ام المصائب خوانده او را لیک عقل
نفس پاکش عصمت کبرا ملقّب می کند


عصمت و تقوا به آب و گل عجین دارد ولی
باز از مهد رسالت کسب منصب می کند


کاروان عشق را قائد حسین بن علی است
زینب از این کاروان تشییع موکب می کند


جام از آبشخور تقوا و عصمت کرده پُر
نخل ایمان بارور از فیض مشرب می کند


سوز و تاب قصه اش دارد چنان در دل  نفوذ
کز بیانش لب زند تبخاله , دل تب می کند


نیست شبنم دور نرگس بل به یاد تشنگان
چشمه فیّاض دل جامی لبالب می کند


ساده منگر بر سر نعش برادر سعی او
دارد اینجا حشر منشوری مرتب می کند


نیست از یاران کسی نالد بدو از جور خصم
بشنو آوایش که جد خود مخاطب می کند


او شود آزرده دل در  گیر و دار قتل ونهب
ضربتی از هر کسی عضوی معذّب می کند


بر زبان نام حسین آرد به هر دار و دیار
سوز دل را چاره زین ورد مجرّب می کند


مصحفی مشحون آیات وفا رخسار او
نقش چوب محمل این مصحف مذهّب می کند


دست در خون شهادت شستنش ممکن نبود
مشگ با شنگرف آلاید مخضّب می کند


دیده بر نوک سنان و در دلش نجوا کنان
قصه با شمس الهدا از جور کوکب می کند


دیده ای از چهره ای گیرد به ظلمت تا فروغ
ناگهان قندیل آه آویزه شب می کند


شرم دارد گوید از خاکستر و مرآت حق
یا  "هلالا " با کنایت شرح مطلب می کند


بیت تثلیث است و آنجا ماه یثرب با فروغ
نور وحدت می برد ترویج مذهب می کند


خیزران دارد حدیثی با لبی , او زان حدیث
اشک غم همرنگ ، با خونبا آن لب می کند


کعبه ای دارد مطاف دل , مگو ویرانه را
بی سبب بیت الحرام از ذکر یارب می کند


"عابد" از توفیق گفتن گر نباشی شکر گوی
آسمان با سلب توفیقت معاقب می کند

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران