نوحه رحلت پیامبر(ص)
شام وداع آخر پیغمبر است
زهرای او گریان کنار بستر است
می نالد ومی گوید او، بابا مرو
ای بر دو عالم آبرو، بابا مرو
بابا مرو، بابام و، بابا مرو4
_____________________
افتاده روی سینه ی جدش حسین
بوسد پیمبر روی آن نور دو عین
از دیده اش آین برون اشک روان
چون مادرش نالد که ای بابا بمان
بابا مرو....
_____________________
دختر اگر بابا رود تنها شود
اندر حصار وادی غمها شود
افتد میان آتش ودیوار ودر
تازه شود ازبهر او داغ پدر
بابا مرو...
___________________
امشب زمین وآسمان غرق عزاست
شهر مدینه پرغم وماتمسراست
هر شیعه دارد این ندا برسرزنان
آجرک ا.... حضرت صاحب زمان
بابا مرو....
شعر:اسماعیل تقوایی
- دوشنبه
- 12
- مهر
- 1400
- ساعت
- 16:20
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه