با پرو بالِ شکسته خانه را جارو نزن
چون ستاره پیشِ چشمانِ علی، سوسو نزن
کشتی پهلو گرفته، از چه رو ساکت شدی؟
دست را بگذار بر دیوار، بر پهلو نزن
یاسِ نیلوفر شده، نخل شکسته از کمر
بعد ازاین در پیش حیدر، جانِ من؛ زانو نزن
شوهرت هستم، جمالت را نشانم میدهی؟
پوشیه، انسیه الحورایِ من، بر رو نزن
خانهام را باغ جنت میکنم ای حوریه
صحبت از جنت نکن؛ حرفی تو از مینو نزن
پلکهای خستهات را باز کن، من حیدرم
قلب من را پس نزن، داغت به دل، بانو نزن
کارهای خانه را بسپار دستِ مرتضی
با پرو بالِ شکسته، خانه را جارو نزن
- دوشنبه
- 29
- آذر
- 1400
- ساعت
- 20:22
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه