میدهد بر جسم عالم؛ جان، گلِ یاس نبی
با خودش می آورد باران، گلِ یاس نبی
آمد و زد سورهٔ کوثر به دستش بوسه ای
عطر نابی داد بر قرآن، گلِ یاس نبی
شد پیمبر(ص) عاشقش، پیچیده شد طومارِ جهل
داد بر دخترکُشی پایان، گلِ یاس نبی
در حضورِ مرد نابینا حجابش حفظ شد
اسوهٔ زن های با ایمان، گلِ یاس نبی
مادر آل کسا، می گشت دور پنج تن
پنج تن را کرد جاویدان، گلِ یاس نبی
می دَوانَد ریشه در توحید هنگام سجود
می برَد دل از خدا آسان، گلِ یاس نبی
شد گلستان عالم بالا شبی که با وقار
بست با شاه نجف پیمان، گلِ یاس نبی
خواست با دست امام منتقم پیدا شود
شد اگر که مرقدش پنهان، گلِ یاس نبی!
- یکشنبه
- 3
- بهمن
- 1400
- ساعت
- 12:49
- نوشته شده توسط
- مرضیه عاطفی
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه