#نذر_شهادت_حضرت_زهرا_س
#فاطمیه_روضه_غربت_مادر
الهی آتشی بر در نیفتد
شرارش دامنِ کوثر نیفتد
الهی هیچ مردی پیشِ چشمش
زنش در خون خاکستر نیفتد
الهی رحم کن تا غنچه ی یاس
به زیرِ دست و پا پَرپَر نیفتد
دعا کرده علی در بینِ کوچه
که زهرا چادرش از سر نیفتد
به مسجد می برن با تازیونه_
که چشمش تو چشِ حیدر نیفتد
به زیرِ لب دعا می کرد زینب
که در هیچ خانه ای مادر نیوفتد
تو میدانی خدا زینب غریب است
مدد کن تا گلش بستر نیفتد
خدایا کربلا در پیش دارد
مدد کن از سرش معجر نیفتد
مدد کن تا حسینش بینِ گودال
به گیرِ اون همه لشکر نیفتد
که شمر، اَر می بُرَد انگشتِ او را
به دستِ شمر انگشتر نیفتد
مدد کن کنجِ ویرانه دلِ شب
سرش بر دامنِ دختر نیفتد
کنارِ پیکری بی سر می گفت
الهی قسمتِ خواهر نیفتد
به شمرِ پستِ دون تا حشر لعنت
که دیگر دستِ او خنجر نیفتد
همین عالم عذابش کن که دیر است
حسابش عرصه ی محشر نیفتد!
#الهی_آتشی_بر_در_نیفتد
#شرارش_دامن_مادر_نیفتد
#بداهه_روضه_الهام_پنجشنبه_۱۶_دی
#هستی_محرابی
- سه شنبه
- 23
- فروردین
- 1401
- ساعت
- 17:13
- نوشته شده توسط
- ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه