• دوشنبه 3 دی 03

 مرتضی محمودپور

روضه شهادت امام صادق(ع) با گریز روضه مادر سادات و سه ساله اباعبدالله(ع)

1997
3

◾روضه امام صادق(ع)

پیرمردی نفس‌نفس میزد
عاطفه بین مردمان مرده
پیر مرد قبیله‌ی خورشید
چند باری ز کین زمین خورده

بسته شد در رسن.... زبانم لال
خانه‌اش بین آتش و دود است
پا برهنه پیاده در کوچه
اشک چشمش شبانه چون رود است

هرم آهش چو آتشی سوزان
هق هق گریه‌اش چو مادر بود
چین پیشانیش عرق کرده
تا نگاهش به آتش و در بود

چند باری میان کوچه ز کین
دست بسته به صورت افتاده
داد میزد مرا مکش معلون
میکشید و امام جان داده

ناله‌هایش غریب مادر بود
اشکهایش چو سیل در صحرا
واحسینا حسین حسین میگفت
گوئیا گشته شام عاشورا

یاد طفل سه ساله میافتاد
تا زمین خورد گفت ای مادر
کوچه ،سیلی و مادری تنها
یاد یاسی که شد ز کین پرپر

یک پسر بچه همره مادر
لرزه بر قامت پسر افتاد
دست نحسی به صورتی تاخورد
ناگهان مادری به سر افتاد

چشم خورشید تیره و تار است
لکنت افتاد بر زبان پسر
مادرش را صدا زد اما حیف
نارسا گفت، ما....ماما.... مادر

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza 

  • چهارشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 1:7
  • نوشته شده توسط
  • م-مطلق

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران