• دوشنبه 3 دی 03


بغض فراق توست گرفته گلوی چشم(مناجات و فراق کربلا)

457

مناجات و فراق کربلا

بغض فراق توست گرفته گلوی چشم
این هجر برده پیش همه آبروی چشم
.
می گریم از فراق حرم ، مهربان محض
پر گشته از شراب فراتت سبوی چشم
.
جا دارد آن زمان که میایم حسینیه
با اشک های دیده کنم شست و شوی چشم
.
خیلی گذشته از سفر آخرم حسین
کرب و بلا شده بخدا آرزوی چشم
.
گریه امان نمیدهدم تا که میشود
عکس ضریح عکس حرم، رو به روی چشم
.
میخواستی که هجر تو دیوانه ام کند
این خواست تو بوده اگر که ! بروی چشم
.
در پیش محضر تو و ماه حرم فقط
گویم سخن به یاری این گفت و گوی چشم
.
بهر نظر به سمت همین بیرق و علم
“زائر “ز اشک کرده همیشه وضوی چشم


رامین برومند (زائر)

  • پنج شنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 17:32
  • نوشته شده توسط
  • زائر

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران