• پنج شنبه 1 آذر 03


شهادت مسلم بن عقیل -( همراه خود نیاور ای شاه زیور آلات )

1161


همراه خود نیاور ای شاه زیور آلات  
اینها به خانواده دادند قول سوغات 
 
شب تا سحرنشستم زانو بغل گرفتم  
اى واى از این خیالات، اى واى از این خیالات 

...کوفه میا حسین جان... کوفه وفا ندارد 
میسوخت نامه ی من از سوز این عبارات
  
...هجده هزار نامه... هجده هزار نیزه 
تفریط پشت تفریط، افراط پشت افراط
 
نامسلمین کوفه با مسلمت چه کردند 
خوب است تازه اینجا... وای از بلاد شامات

ای وای از زنی که در ازدحام باشد  
من رد شدم خلاصه از کوچه با مکافات
 
با عفت رباب و حجب و حیای زینب 
دارند کوچه ها و بازارها منافات
 
با دست بسته وقتی افتادم از بلندی  
گفتم عزیز زهرا، قربان قد و بالات

برعکس از قناره... ، عکس مرا کشیدند  
طفلان شهر کوفه در دفتر مجازات
 
باشد قرار بعدی دروازه ی همین شهر 
آنجا که رأس ما با هم می‌کند ملاقات 
شاعر:گروه یا مظلوم

  • یکشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 10:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران