• چهارشنبه 16 آبان 03


شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( هر چند لشگری نیست من لشگر عمویم )

336


هر چند لشگری نیست من لشگر عمویم  
بردار خنجرت را از حنجر عمویم 
 
بر دار نیزه ات را از صورت خداوند  
یابن خبیثه نگذار سر به سر عمویم

این سینه را پیمبر بوسیده روزگاری  
پاشو چرا نشستی بر پیکر عمویم 
 
بوسیدم آنقَدَر من از دست های عمه 
تا که شوم مشرف به محضر عمویم
 
من هم شبیه قاسم شوق وصال دارم  
عبدالله حسینم من نوکر عمویم

طاقت ندارم عمه، من میروم نبینم  
چشمی نگاه کرده به دختر عمویم
** 
تیری که حرمله زد از روی اسب، عمه 
بد دوخت پیکرم را بر پیکر عمویم
  
در زیر پای قاتل از چند جا شکسته  
بال و پرم شبیه بال و پر عمویم 

هم جسمم ارباً اربا،هم خورده ام سه شعبه 
حالا شدم شبیه هر دو پسر عمویم 
 
تا دست من جدا شد ناله زدم دو دفعه 
آب آور عمویم... ای مادر عمویم... 
شاعر:گروه یا مظلوم

  • سه شنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 10:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران