◾️بند اول
لالا لالا لالایی بخواب گلِ نشکفته
کجا دیدی گلی را با کامِ تشنه خفته
اوّل لالایی ات رو در بینِ دیوار و در_
همراهِ داغِ محسن مادر برا تو گفته
ای طفلِ خشکیده دهان
ای باغِ زخمی از خزان
کردم دعا امشب برات_
باران ببارد آسمان
آه! در خیمه قحطِ آب، آه وای از دلِ رباب
آه! ای وای که غنچه را،آه لب تشنه برده خواب
◾️بند دوم
لبهای کودک من تشنه ترین دریائه
گلوت در انتظارِ سه شعبه ی فردائه
کجا شنیدی طفلِ قنداقه ای در احرام
که مقتلِ خونینش تو آغوشِ بابائه
ای کودکِ رشیدِ من
تنهاترین امیدِ من
در کربلا حاجی شدی_
شش ماهه ی شهیدِ من
آه! زخمی ترین گلم،آه! سوزانده ای دلم
وای زد تیرِ حرمله، وای آتیش به حاصلم
◾️بند سوم
آتیش به جونِ من زد این لحظه های آخر
خون بر دلِ حرم شد از ناله های اصغر
آفتاده آهِ آتیش بر جانِ دشت و صحرا
از فرطِ قحطیِ آب خشکیده شیرِ مادر
ای غنچه ی خونین بدن
ای روضه ی بیتُ الحَزَن
داری به جای آب و شیر_
تیرِ سه شعبه بر دهن
آه ای غنچه ی بهار، آه ای شمعِ بیقرار
آه! لالا لالا اینقدر، آه! از دیده خون نبار
- سه شنبه
- 11
- مرداد
- 1401
- ساعت
- 10:50
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه