• دوشنبه 3 دی 03

 مسعود یوسف پور

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( گاهواره نیست در شأن تو ای کوه وقار!)

436



گاهواره نیست در شأن تو ای کوه وقار!
تکیه بر دست حسینت کن میان کارزار
تیر از نوع سه پر، آنهم در این گرد و غبار
یعنی از تو خصم میترسد علیِ شیرخوار!
آمدی و پاسخ هل من معین شد آشکار
چون زره قنداقه را بستی به تن، از هر کنار
چون عمو تیغی به جز ابروی تیزت برندار
آمدی میدان بجنگی، آب میخواهی چه کار
حتم دارم جبرئیل افتاده یاد این شعار:
لافتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار

در نبردت لب به لب تکبیر میخواهی فقط
شیر لازم نیست، تو شمشیر میخواهی فقط

کی میان خیمه این ساعت اقامت میکنی
در غدیر خویش می آیی امامت میکنی
دشت را یکباره حیران قیامت میکنی
آنچه کرد عباس، تو بی قد و قامت میکنی
تشنگی سخت است اما استقامت میکنی
هر فراتی هست را غرق ندامت میکنی
رود را با این لب خشکت ملامت میکنی
از ضریح حنجرت داری کرامت میکنی
چند ماهت هست و توصیف شهامت میکنی
با پر قنداقه ات فردا قیامت میکنی

داشتی ای کاش در میدان مجالی بیشتر
لااقل مانند اکبر سن و سالی بیشتر

ای قنوت پادشاه کربلا! این سرزمین
شک ندارم با تو گشته قبله ی اهل یقین
نیست در شانت رکابی، خاتم یکسر نگین!
در چنین سن کس نشد باب الحوائج، شاه دین!
شیر خوردی از رباب اصلا تو یا ام البنین؟؟
تیری آمد شعبه شعبه شد شریعه شرمگین
قاب قوسینی و آغوش پدر عرش برین
تازه میفهمم چرا خونت نمیریزد زمین
شد سرت پشت سر عباس با نی همنشین
سر علم کردی ندیده کس علمدار اینچنین

ای مسیح تشنه! هر دم نام تو اعجاز کرد
دست های تو گره های بزرگی باز کرد

  • پنج شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 9:24
  • نوشته شده توسط
  • feiz

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران