شیرخواره
بمانده روی دستش شیرخواره
رضیعی با گلویی پاره پاره
بود درمانده و دارد چشمش
گهی بر خیمه، گه اصغر نظاره
خدایا مادرش در انتظارست
میان خیمه خود بیقراره
گلم از خون خود سیراب گردید
شده ساکت دگر آن ماه پاره
دوباره حرمله، تیر شه شعبه
بر او لعن خدایم بیشماره
به لبهایم خدا امن یجیب است
اجابت کن ندارم راه چاره
شعر:اسماعیل تقوایی
- پنج شنبه
- 13
- مرداد
- 1401
- ساعت
- 17:15
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه