• دوشنبه 3 دی 03

 حسن لطفی

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( الهی کاش چشمم تر نمی‌شد)

561



الهی کاش چشمم تر نمی‌شد
و این گهواره بی اصغر نمی‌شد
خوشم با یادگاری‌هات ای کاش
که زخم ناخنت بهتر نمی‌شد

 غماهنگی گرفته مادر تو
زِ خون رنگی گرفته مادر تو
از آن دَم که نفس در سینه‌ات سوخت
نفس تنگی گرفته مادرِ تو 

جهان را خنده‌ات می‌ساخت مادر
تو را بالا که می‌انداخت مادر
چه آمد بر سرت در این چهل روز
که روی نِی تو را نشناخت مادر

غم تو درد من داغ حرم داشت
پدر بعدِ برادر پشت خم داشت
یکی از شعبه‌هایش بر دلش رفت
سه‌شعبه کاشکی یک شعبه کم داشت

تو را زد حرمله یک خیمه پاشید
تو را زد بعد از آن هم آب نوشید
فقط بر پوستی بند است این سر
گلویت را سه‌شعبه بد تراشید

پدر را با پسر با هم چرا زد
به روی سینه زخمی بی هوا زد
نشان بگذاشت .... آمد بینِ گودال
دقیقا روی آن یک نیزه را زد

  • پنج شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 17:39
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران