• دوشنبه 3 دی 03

 اسماعیل تقوایی

زمزمه ونوحه شهادت علی اصغر گهواره جنبانت منم آه ای علی اصغرم

739

زمزمه ونوحه شهادت علی اصغر

گهواره جنبانت منم، آه ای علی اصغرم
شرمنده ام آبی نبود، جانا که بهرت آورم

آن گریه بی اشک تو، آتش به جانم میزند
لبهای خشک تو شرر، بر استخوانم می زند
جانم علی اصغرم، جانم علی اصغرم ۴
______________________
گوید پدر آه ای رباب، گر اصغرم تاب آورد
رفته عمویش علقمه، تا مشک پرآب آورد

آید که سیرابت کند، ای غنچه شادابت کند
گیرد در آغوشش تورا، اندر بغل خوابت کند
جانم علی اصغرم....
___________________________
افتاده اندر علقمه، سقای من سقای من
آید صدای گریه ی، اصغر بگوشم وای من

باید عدو را رو زنم،شاید که سیرابش کنم
آرامش قلب رباب، خوابش کنم خوابش کنم
جانم علی اصغرم...
________________________________
مانده به روی دست من، شش ماهه ای پرپرشده
با آن گلوی پاره اش، تقدیم بر داور شد

ماندم چسازم با علی، چاره ندارم مضطرم
مادر به خیمه منتظر، او را چسان خیمه برم
جانم علی اصغرم...

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 19:0
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.12 MB
تعداد بازپخش 38
تاریخ بارگذاری پنج شنبه 13 مرداد 1401 14:31
حجم فایل 910.12 KB
تعداد بازپخش 19
تاریخ بارگذاری پنج شنبه 13 مرداد 1401 14:54

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران