قمر بنی هاشم
تویی که یکتایی توی جوونمردی
یه عمره که ما رو دیوونه ات کردی
فخر غلامیه تو منصبم باشه
همیشه نام تو روی لبم باشه
ذکر ابوفاضل دوای هر درده
بیچاره اونیکه تو رو گمت کرده
ستاره بارون کن دستای خالیمو
بیا و خوب کن این آشفته حالیمو
بیگانه ام کن با خوشی های دنیا
ببر مقیمم کن تو خاک کرببلا
برام شده عادت کرامتت عباس
حسرت شده اما زیارتت عباس
رو نزنم هرگز به غیر تو به کسی
شرمنده تم خیلی از بس به من می رسی
نگات به یک دنیا می ارزه یا عباس
دلها با اسم تو می لرزه یا عباس
زمین زیر پاهات به لرزش افتاده
هر کی جلوت واستاد سرْشو به باد داده
اسم تو یک لشکر بوده برای حسین
کی خودشو چون تو کرده فدای حسین
از وقتی نیزه ها دستا تو رو بردن
آماده شد خیمه برا سیلی خوردن
چهار هزار نامرد چهار هزار شمشیر
چهار هزار نیزه چهار هزار تا تیر
نرو که بعد از تو هجوم شروع میشه
حرمله با زینبِ تو رو به رو میشه
حرومیا فکر حرم تو سر دارن
به زینب و طفلانِ حرم نظر دارن
پاشو ببین خیمه چه جوری می لرزه
می ترسه بسکه از نگاهای هرزه
- شنبه
- 15
- مرداد
- 1401
- ساعت
- 11:30
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
حسن کردی
ارسال دیدگاه