در سفر می زدند ، ما ها را
هر گذر می زدند ، ما ها را
یک نفر "یا حسین" اگر می گفت
صد نفر می زدند ، ما ها را
سیلی و تازیانه ها کم بود ...
با سپر می زدند ، ما ها را
نه به لب های تو فقط ، پای
طشت زر می زدند ، ما ها را
وای اگر یک نفر "علی" می گفت
این قدر می زدند ، ما ها را
پشت دروازه های شام ای وای
یاد ِ در می زدند ، ما ها را
دخترت تا تو را صدا می زد
بیشتر ، می زدند ، ما ها را
وسط کوچه ی یهودی ها ...
در به در می زدند ، ما ها را
توی خواب و به وقت بیداری
بی خبر می زدند ، ما ها را
در خرابه به سیلی و شلاق
تا سحر می زدند ، ما ها را
ای فدای سرت ، هر چند...
مستمر می زدند ، ما ها را
- یکشنبه
- 23
- مرداد
- 1401
- ساعت
- 11:28
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
روح الله قناعتیان
ارسال دیدگاه