هر چند به دل عزا زیاد است حسین
دور و برِ ما جفا زیاد است حسین
ما چشم به یاریِّ خدا دوخته ایم
روی لبمان دعا زیاد است حسین
یک لحظه نشد چشم به هم بگذارم
در کوفه سر و صدا زیاد است حسین
اینجا به سَرِ یتیم فریاد زدند
بی عاطفه، بی وفا زیاد است حسین
در کوچه به کوچه اش به من سخت گذشت
چون چهرهء آشنا زیاد است حسین
من صابره ام میان طوفان بلا
اما چه کنم بلا زیاد است حسین
شد درد سری ، دردِ سرِ طفلانت
چون سیلیِ بی هوا زیاد است حسین
در مجلسِ صبحِ کاخ، معلومم شد
دور لب تو عصا زیاد است حسین
- یکشنبه
- 23
- مرداد
- 1401
- ساعت
- 11:43
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
مجتبی شکریان
ارسال دیدگاه