ناز کن هر چه که خواهی که خریدن دارد
بوسه ای از لب پرخون تو چیدن دارد
بروی نیزه نشستی و نگفتی به خودت
دخترت پشت سرت پای دویدن دارد؟
خانه خولی و زهرا و سرت در آغوش
حس مادر به سر سوخته دیدن دارد
اکبرت کو که ببیند هدیه اش را بردند
هدیه از گوش یتیم تو کشیدن دارد
گرچه بال و پر من را همه جا سنگ زدند
با تو بالم به خدا حس پریدن دارد
- یکشنبه
- 23
- مرداد
- 1401
- ساعت
- 12:46
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
ناشناس ؟؟؟
ارسال دیدگاه