• دوشنبه 3 دی 03


روضه امام سجاد(ع) -( دیدم سر بابای خود را روی نیزه)

225


دیدم سر بابای خود را روی نیزه
با چشم گریان کرده ام رو سوی نیزه

دیدم تن صد پاره اش را زیر مرکب
دیدم سر تل می زند بر سینه زینب

دیدم که نیزه در تنش خم کرده بودند
قلب حرم را مملو از غم کرده بودند

دیدم سر عمامه اش دعوا گرفتند
شمشیر و نیزه در دهانش جا گرفتند

دیدم که صحرا تر شد از خون گلویش
بی سر شده یک لشکر افتاده به رویش

دیدم سری که بوسه گاه مصطفی بود
گاهی به نیزه گاه زیر دست و پا بود

دیدم که قاتل مست از گودال می رفت
بر پهلویش میزد لگد خوشحال میرفت

دیدم که پیراهن ندارد بر تن چاک
دشمن فرو کرده تنش را در دل خاک

دیدم که خولی می برد سر را به یغما
در پیش چشمان من و از بین زن ها

دیدم که انگشتر ندارد ساربان برد
دیدم لب چاکش پیاپی خیزران خورد

در چشمم اقیانوس اشکی بر ملا هست
بر این چنین داغی بمیرم هم روا هست...

  • چهارشنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 9:29
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران