• دوشنبه 3 دی 03


حضرت رقیه(س) -( روی نی گیسوی پریشانش)

252


روی نی گیسوی پریشانش
 آسمان را به گریه می‌انداخت

گریه‌های سه ساله دختر او
 کاروان را به گریه می‌انداخت

سنگ از روی بام می‌آمد 
سوی اهل امام می‌آمد

آیه انتقام می‌آمد 
این و آن را به گریه می‌انداخت

او علی بود و مثل جدش داشت 
خار در چشم و استخوان به گلو

رد زنجیرها به گردن او
 استخوان را به گریه می‌انداخت

شانه‌های امام می‌لرزید 
تا موذن اقامه سر می‌داد

آن‌چنان اشک ‌بر زمین‌ می‌ریخت
که جهان را به گریه می‌انداخت

می‌پرانید مستی از سر شب
خطبه‌های منور زینب

لبش اسرار بر ملا می‌کرد 
خیزران را به گریه می‌انداخت

آه از آن پینه‌های پیشانی 
وای از این شیوهء مسلمانی

ناله می‌کرد مرد نصرانی
 شامیان را به گریه می‌انداخت

کربلا سر به سر فقط غم بود
هرچه گفتند از غمش کم بود

روضهء شام بیشتر اما
نوحه‌خوان را به گریه می‌انداخت

  • چهارشنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 9:33
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران