• دوشنبه 3 دی 03


شهادت حضرت رقیه(س) -( من دختری دلسوزم و معصوم و بابایی)

234



من دختری دلسوزم و معصوم و بابایی
 دورم هنوز از روز و شب‌های شکوفایی

 سنی ندارم، با عروسکها عجین هستم
 شب‌ها نمی‌خوابم بدون زنگ لالایی

 دور از تو این شبها چه‌ها دیدم، نمیدانی!
 موی سفیدم را ببین از رنج تنهایی

 چشمی که تا دیروز غرق شادمانی بود
 آنقدر باریده شده چشمان دریایی

 دیروز پنهان بوده‌ایم از چشم نامحرم
 امروز گشته کاروان ما تماشایی 

من که ندیدم مادرت را، عمه می‌گوید 
پهلو و دست و صورتم گردیده زهرایی

 آنقدر سنگین است دستان سنان، دیگر
 رفته رمق از دست و از پایم توانایی

 حالا که مهمان دارم و چیزی مهیا نیست
 با جانم امشب می‌کنم از تو پذیرایی

  • پنج شنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 11:38
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران