?بند اول
به کنج ویرونه،بابا خوش اومدی
به دخترت عجب،بابایی سر زدی
مهمونه من شدی،از روی نیزه ها
سرتو میبینم،تو این طشت طلا
حالا که اومدی،امشب به دیدنم
به لبهای تو من،گل بوسه میزنم
حالا که اومدی،میخوام برات بگم
چی اومده سرم،به کجاها بُردنم
با کعب نی منو زدن
که پُرِ زخمه بدنم
سیلی زدن بِهِم بابا
که پُرِ خونه دهنم
مَن الذی ایتمنی یا ابتا یا ابتا
?بند دوم
کجا بودی بابا،سوخته موی سرت
گرفته بوی نون،رگ های حنجرت
کجا بودی میاد،خون از چشم ترت
گریه نکن بشین،رو پای دخترت
بشین برات بگم،از دخترای شام
بشین برات بگم،از سنگه روی بام
بشین برات بگم،کم سو شده چشام
بشین برات بگم،از اون بزم حرام
بسته بودن به همدیگه
دستای مارو با طناب
به زور و با تازیونه
بُردنمون بزم شراب
مَن الذی ایتمنی یا ابتا یا ابتا
?بند سوم
بشین برات بگم،گوشوارمو کی بُرد
همون سر تو رو،واسه یزید آورد
فقط به جای من،عمه کتک میخورد
عمه اگه نبود،زود دخترت میمُرد
خودت دیدی که از،رو ناقه افتادم
میخوام بهت بگم،که مادر و دیدم
اونم شبیه من،قدش خمیده بود
دلیلشو بابا،از عمه پرسیدم
عمه میگفت تو کوچه ها
مادرمونو بد زدن
سیلی به صورتش زدن
به پهلوهاش لگد زدن
مَن الذی ایتمنی یا ابتا یا ابتا
- پنج شنبه
- 10
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 12:46
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه