• جمعه 2 آذر 03

 رضا رسول زاده

شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( تو سرو بودی و حالا خمیده ای تنها)

201


تو سرو بودی و حالا خمیده ای تنها
به دوش ، بار مصیبت کشیده ای تنها

اگر که پیر شدی ، علتش ز کودکی است
چها گذشت به کوچه ! چه دیده ای تنها ؟

کسی ندیده به جز مادرت که دنبالش
پی مسیر پر از خون دویده ای تنها

کسی ندیده بجز خواهرت که هر شب را
به های های ز خوابت پریده ای تنها

نکشت زهر تو را خاطرات مادر کشت
کنون به بستر مرگ آرمیده ای تنها

چه زخم های زبانی که خورده ای در جمع
چه طعنه ها که به جانت خریده ای تنها

میان شهر اگر ناسزا نثارت شد
میان خانه ی خود هم شنیده ای ، تنها

ز دست همسر خود جای آب و شیر و غذا
دو کاسه زهر هلاهل چشیده ای تنها

به هر نفس زدنت پاره ی جگر ریزد
درون طشت بلایی که چیده ای تنها

دل تو رفت از این طشت خون به طشت شراب
کجای قصه ی سر را تو دیده ای تنها

دل تو رفت به گودال کشته ای مظلوم
کنار پیکر در خون تپیده ای تنها

دل تو رفت در آن خیمه های شعله نشین
که سوخت دامن زینب ،رشیده ای تنها

دل تو رفت به شهری که می زدند ز بام
هماره سنگ به راس بریده ای تنها

  • شنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 9:53
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران