دروازه ی ساعات ازدحام است
بر آل فاطمه ستم مدام است
ز سوی شامیان
شد ستم فراوان
آجرک الله. بقیه الله ۲
در پشت دروازه همه ستاده
شامی بی حیاست مست باده
شامیان شادمان
که آید کاروان
آجرک الله. بقیه الله ۲
به روی ناقه ای بود ساجدین
بسته بود دستش به زنجیر کین
دو دستش بسته است
دلش بشکسته است
آجرک الله بقیه الله ۲
جان همه اهل حرم بر لب است
خونین جگر از این ستم زینب است
این سفر کرده طی
گل زهرا به نی
آجرک الله. بقیه الله ۲
این رأس شاه عالمین حسین است
بر فاطمه نور دو عین حسین است
سرش از تن جداست
پیکرش کربلاست
آجرک الله. بقیه الله ۲
دل همه اهل حرم شکسته
دشمن ز کینه دست شان ببسته
شده بر اسیران
ظلم و کین فراوان
آجرک الله. بقیه الله ۲
اهل حرم همه پریشان شدند
رقیه و سکینه گریان شدند
زدند مردم شام
سنگ ز روی هر بام
آجرک الله. بقیه الله ۲
ای بی حیا مردم به ما نخندید
بر خاندان مصطفی نخندید
ز چه دف می زنید
همه کف می زنید
آجرک الله بقیه الله ۲
- شنبه
- 12
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 10:6
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه