• دوشنبه 3 دی 03


شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( هفت صفر ! آغاز تلخ یک زمستان بود)

236



هفت صفر ! آغاز تلخ یک زمستان بود
چشم زمین در انتظار اشک باران بود

صبح شهادت، ایستگاه کوچه ی مسجد
آکنده از عطر نفس های نریمان بود

کم کم صدای دسته ها از دور می آمد
این "یا حسین" و "یا حسن"ها ختم قرآن بود

تکرار شور "یا حسن"از بس حلاوت داشت
کمتر کسی دیگر به فکر قند و قندان بود

هر کس که می آمد بنوشد چای ، غم می خورد
با عکس تابوتی که بر پهلوی فنجان بود

تابوت از جان دادن مردی خبر می داد
مردی که در ابر رحمت و باران احسان بود

هفتاد شاخه گل ...به جای چوبه های تیر...
مرثیه خوان مجتبی، مظلوم دوران بود

مردی که از جور و جفای همسرش حتی
حتی حیاط خانه اش هم مثل زندان بود

مشتی حسن با پرچم "یا مجتبی" آنروز
مشغول تعظیم شعائر ؛ پخش لیوان بود

شور و هیاهو را که دیدم با خودم گفتم 
ای کاش قبر مجتبی هم در خراسان بود!

  • یکشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 10:23
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران