به جون مادرم ازت نمیگذرم
بردار پاتو از چادر مادرم
حیف که قدت ازم نامرد بلندترِ
برو یکم عقب، ناموسه حیدرِ
غیرت مگه نداری، حرمتشو نگهدار
مگه نمیبینی که با سر خورد به دیوار
چه ضربه ای زدی که شکسته زیر اَبروش
کُشتی مادرم رو لگد نزن به پهلوش
ای مادر جَوُونم! جَوُون قد کمونم!
*امام رضا فرمود برای مادر ما بلند بلند گریه کنید، فرمود روضۀ مادرمون که میشه، مثل اسپند روآتیش باشید...
داری گریه میکنی دادبزن بگومگه میشه جلوی بچۀ شیش،هفت ساله اینطور مادرش رو بزنن؟ ای وای مادر ...*
خونه از این وره کجا داری میری
میکِشی تا که دست به پهلو میبری
مادر تو رو خدا بلند شو از زمین
بگو مدد علی، امیرالمومنین
چند قطره خون کنار معجر تو نشسته
بشکنه دستایی که گوشوارتو شکسته
من باورم نمیشه چطوری زنده موندم
خودم خاکای روی چادرت رو تکوندم
ای غریب آقا ...ای غریب آقا...
- یکشنبه
- 13
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 11:46
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
حسین طاهری
ارسال دیدگاه