چادر رو سرم / سنگ مزارته
ببین که با چه حال و روزی / خواهرت کنارته
دیدی سر از کجا در آوردم - حسینم
دیدی چقد توو راه کتک خوردم - حسینم
کنار نیزه ی تو مُردم
آبی رو که بهت ندادن عزیزم
حالا باید سر مزارت بریزم
حسینم عزیزم عزیزم عزیزم
غرق خجالتم / بارونیه چشام
ببین چقد گلایه دارم / از مصیبتای شام
تو شهری که دلم رو سوزونده - حسینم
طفل سه ساله ی تو جامونده - حسینم
جونم و به لبم رسونده
غسلش میدادن و رو دستای من بود
مثل خودت رقیتم بی کفن بود
حسینم عزیزم عزیزم عزیزم
چِل روزه که داداش / کارمه اشک و آه
به یاد لحظه ای که با سر / افتادی توو قتلگاه
یادم نمیره ضجه ی مادر - حسینم
یادم نمیره کندی خنجر - حسینم
الهی که بمیره خواهر
از روی تل به سمت مقتل دویدم
اما سرت رو بُردن و دیر رسیدم
حسینم عزیزم عزیزم عزیزم
.
- دوشنبه
- 14
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 10:24
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
محمد جواد صادقی
ارسال دیدگاه