دلم شکسته و بار غم است بردوشم
گرفته روضه ی حسرت صدای چاووشم
از آن زمان که ضریح تورا بغل کردم
بهانه ی حرمت را گرفته آغوشم
سپید بخت تر از نوکرت درعالم نیست
بهشت هم بروم از غمت سیه پوشم
بیاد چای عراقی بیاد موکب ها
نشسته گوشه ایی و چای روضه مینوشم
صدای خسته ولرزان پیرمرد عرب
هنوز هم که هنوز است مانده در گوشم
خوش آمدید عزیزان ما هلابیکم
از آن شراب طهورش خراب ومدهوشم
قسم به آبله ی پای اربعینی ها
چهل شب است که من بی قرار شش گوشم
تو را زیاد نبردم تمام عمر حسین
تورا قسم به رقیه مکن فراموشم
شاعر:مجتبی عسکری
- چهارشنبه
- 16
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 15:32
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
ناشناس ؟؟؟
ارسال دیدگاه