برادرم زینب دلغمینم
برادر حسین جان
زایر تو در روز اربعینم
برادر حسین جان
خواهر تو با یک دل شکسته
برادر حسین جان
با گریه در کنار تو نشسته
برادر حسین جان
برادرم با تو به گفت و گویم
برادر حسین جان
آمده ام شرح سفر بگویم
برادر حسین جان
بنگر برادر تو به حال زینب
برادر حسین جان
کنار تو جانم رسیده بر لب
برادر حسین جان
در این سفر ظلم و ستم فزون شد
برادر حسین جان
دل من از این ظلم و کینه خون شد
برادر حسین جان
نقش زمین گل های چیده دیدم
برادر حسین جان
سکینه را قامت خمیده دیدم
برادر حسین جان
دیدم حسین پیکر اربا اربا
برادر حسین جان
روی زمین اکبر ام لیلا
برادر حسین جان
دلم به یاد اصغرت کباب است
برادر حسین جان
خونجگر از داغ علی رباب است
برادر حسین جان
غریبی خود را نمودم احساس
برادر حسین جان
تا دیدم افتاده دو دست عباس
برادر حسین جان
تا بر زمین و سوی تو دویدند
برادر حسین جان
سر مقدست ز کین بریدند
برادر حسین جان
بعد از تو آتش زد عدو به خیمه
برادر حسین جان
سر تو را زدند به روی نیزه
برادر حسین جان
دشمن تو بعد از تو وحشیانه
برادر حسین جان
زد بر یتیمانت به تازیانه
برادر حسین جان
بعد از تو یابن فاطمه غریبم
برادر حسین جان
از داغ تو بی صبر و بی شکیبم
برادر حسین جان
خون شد دلم در شهر کوفه و شام
برادر حسین جان
بر ما زدند سنگ ستم ز هر بام
برادر حسین جان
(سبک: طفل یتیمی ز حسین گم شده)
- شنبه
- 19
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 11:58
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه