باز آمد اربعین،گشته زینب دلغمین
آمده سوی حسین،دخت زهرا گل دین۲
یاد دست و علم و لعل لبان عطشان
می زنند بر سر و رو از غم بابا طفلان
یا اخا یا حسین یا حسین یا حسین۲
بین که زینب آمده،جان بر لب آمده
از غم و دردت اخا،روز من شب آمده۲
یا برادر تو ببین من ز سفر برگشتم
از غم و درد تو با خون جگر برگشتم
یا اخا یا حسین یا حسین یا حسین۲
از سفر برگشته ام،دلشکسته گشته ام
بس که دیدم درد و غم،زار و خسته گشته ام۲
من که دیدم بدنت غرقه به خون روی زمین
موی من گشته سپید و قد خم گشته ببین
یا اخا یا حسین یا حسین یا حسین۲
در همین گودال خون،دست و پا زدی حسین
زینب مظلومه ات،را صدا زدی حسین۲
من بمیرم ز برای تو و این غربت تو
توتیای چشم زینب شده این تربت تو
یا اخا یا حسین یا حسین یا حسین۲
ای به خواهر تو امیر،دیده ام سینه و تیر
تو سرت بر سر نی،من چهل منزل اسیر۲
یا حسین عشق تو باشد همه ی حاصل من
داغ تو گشت حسین جان به خدا قاتل من
یا اخا یا حسین یا حسین یا حسین۲
همه طفلان تو را،از سفر آورده ام
لیک از سه ساله ات،یا حسین شرمنده ام۲
شام بوده بهر زینب بدتر از کرب و بلا
پیکر پاک رقیه مانده در شام بلا
یا اخا یا حسین یا حسین یا حسین۲
- دوشنبه
- 21
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 13:42
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه