حسن تو گل گلشن زهرایی و حیدر
از بهر شما دامن مادر شده سنگر
سوزد ز برایت،با دیده ی گریان
مادر ز غم تو،گردیده پریشان
یا حضرت محسن۲
تو کشته ی ظلم و ستم و جور و جفایی
در پشت در خانه شده بزم عزایی
ای هستی زهرا،افتاده ای از پا
از کینه ی دشمن،می روی ز دنیا
یا حضرت محسن۲
آورده هجوم از ستم و کینه به خانه
آتش زده آن دشمن بی دین در خانه
پیش چشم حیدر،در وا شده از کین
خون شد دل مادر،زین هجمه ی سنگین
یا حضرت محسن۲
شد نقش زمین فاطمه بین در و دیوار
پرپر شدی در دامن مادر گل گلزار
غنچه ی ولایت،شد خزان بهارت
مظلومه ی حیدر،گشته بی قرارت
یا حضرت محسن۲
با ضربه ی در فاطمه در پشت در افتاد
در دامن مادر شده ای کشته ی بیداد
تو شهید بیداد،از جور و جفایی
در راه ولایت،گشتی تو فدایی
یا حضرت محسن۲
- چهارشنبه
- 6
- مهر
- 1401
- ساعت
- 11:49
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه