بود احسان تو سید محمد
شدم مهمان سید محمد
نمودم بار دیگر از تو یادی
دعایم کن تو ای فرزند هادی
تو نور چشم آل طاهرینی
تو بین خلق عالم بهترینی
تو فرزند امام دهمینی
برای دین حق یار و معینی
گلی از گلشن آل عبایی
حریم تو عجب دارد صفایی
ز تو شهر بلد بگرفته زینت
بداده مهر تو بر شیعه عزت
بود درگاه تو دارالشفایم
شدم مهمان تو بنما دعایم
بود صحن و سرایت جنت ما
به تو نازد تمام امت ما را
سراپا لطفی و جود و کرامت
کرم داران گدایت تا قیامت
به اذن حق شما مشکل گشایی
به درد دردمندان تو دوایی
ز بس خوب و کریم و مهربانی
برای شیعیان آرام جانی
ضریح تو صفابخش دل ماست
به نامت حل تمام مشکل ماست
حریم تو بود مولا بهشتم ن
نهاده مهر تو حق در سرشتم
ز لطف و مرحمت کردی تو احسان
شدم بر صحن و ایوان تو مهمان
رسیدم محضرت بر تو پناهم
نگاهم کن که محتاج نگاهم
بود مولا به لب شور و نوایت
منم ریزه خورخوان سرایت
همه عالم فدای تار مویت
دعا کن تا بگیرم عطر و بویت
بود سرتا بپایت پر ز احساس
تویی از بهر هادی همچو عباس
- پنج شنبه
- 28
- مهر
- 1401
- ساعت
- 10:34
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه