تنها نه این که داده رزق نوکران را
بخشیده آب و نان بنده پروران را
معشوق ها دلداده ی حب الحسین اند
عشقش مُسَخَّر کرده قلب دلبران را
هر کس که مشمول نگاه رحمتش شد
هرگز نمی خواهد عطای دیگران را
گریه برایش خیرِ بی مانند دارد
حتی مقرب می کند پیغمبران را
نامش که زینت بخشِ عرش و اهل آن است
تا اوج مستی می برد نوحه گران را
دیوانگی ما در این میخانه، لطف است
بخشیده زهرا این جنون بیکران را
یک عمر داغ سینه ی عریان ارباب
آتش زده جان و دل جامه دران را
**
باید چگونه با پر زخمی، عقیله
پیدا کند در دشت و صحرا، دختران را
باید چگونه زینب کبری ببیند
در شام، بر کام امامش، خیزران را
- سه شنبه
- 3
- آبان
- 1401
- ساعت
- 12:31
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
محمد جواد شیرازی
ارسال دیدگاه