وای وای وای مادر
شبه و کوچه ها تاریکه
نیمه شب موقع رفتن نیست
یکی بیدار کنه مادر رو
حالا که وقت خوابیدن نیست
همیشه نیمه شب برای
علی خدا خدا میکردی
دستت بسختی بالا میرفت
ولی بازم دعا میکردی
سجادتو وا کردم
تسبیحتو آوردم
چشماتو وا کن مادر
نذر شفاتو کردم
بند دوم
نکنه با من امشب قهری
که جوابم نمیدی مادر
لااقل چشماتو وا کن که
یکم آروم بگیره حیدر
نمیدونم چی دیده بابا
که سر رو دیوارا میزاره
وقتی که آب میریزه اسما
رو زخم تو بابا میباره
از این به بعد کارای
خونه همه با زینب
فقط چشاتو وا کن
نمونه تنها زینب
بند سوم
پاشو واسه وداع آخر
دارم از ماتمت میمیرم
مادرم مرده وقت گریه
آستینارو دهن میگیرم
چشاتو وا کن بار آخر
ببین غریب کوچه هارو
پاشو یجوری ساکتش کن
خودت غریب کربلا رو
دارم میبینم از دور
بارون نیزه ها رو
دویدنای شمرو
آشوب قتلگا رو
ته گودال چقد آشوبه
قلب اون قاتل چقدر سنگه
جایی خنجر رو میکشه اون که
جا برا دستو پا زدن تنگه
#خادم_زینب
#شورمقتلی
#جانسوز
#پیشنهاد_ویژه
#فاطمیه
- چهارشنبه
- 9
- آذر
- 1401
- ساعت
- 13:11
- نوشته شده توسط
- خادم زینب
ارسال دیدگاه