• پنج شنبه 1 آذر 03


گره بر کار مولایش امیرالمومنین (ع) افتاد

461
1

  • یا فاطمه الزهرا (س)

     

    پرش آهسته آهسته شکست و بر زمین افتاد

    گل یاسی میان شعله های آتشین افتاد

     

    طنابی گرد دستانِ امیرش ، کوچه پُر غوغا

    گره بر کار مولایش امیرالمومنین (ع) افتاد

     

    گره زد بازوی بشکسته را بر بازوی حیدر

    غلاف آمد جدایش کرد، تنها و حزین افتاد       

                       

    امان از دست آن ملعون، چطور آمد فرود آن دم !

    که با یک ضربه، در آن کوچه، زهرا (س) این چنین افتاد...!

     

    چه آمد بر سرش...! دیگر نمی گویم ز میخ و در...   

    کبود زخم ها بر آن وجود نازنین افتاد

     

    شبی با دست لرزان، اشکهای مرتضایش را             

    تبرک کرد و سر بر سینه ی تنها ترین ... افتاد

     

    علی (ع) ماند و علی(ع) ، تنها میان شهری از فتنه

    طنین کینه ی دشمن بر آن خُلدِ برین افتاد

     

    غریبی برد بر دوشش غریبانه عزیزش را

    و زخمی تا ابد،  بر بالِ جبریلِ امین افتاد

     

    نعیمه امامی اشلق

  • چهارشنبه
  • 30
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 8:44
  • نوشته شده توسط
  • نعیمه امامی اشلق

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران