کوفه شده آشوب میرسه صدای اشک و آه
رفته به روی دار سر یه غریب بی گناه
تو لحظه های آخرش با صدای غم گرفته
نفس نفس می زنه و غریبونه دم گرفته 2
تو چنگ غم ببین اسیرم سنگاشونو به سر می گیرم
یه یا حسین میگم میمیرم
کوفه میا حسین من 3
اینجا که محبت به یادشون نمی مونه
جماعت نامرد سکه و زر خداشونه
از سر شب تا به الان نمی دونی چی کشیدم
آقا تو دست حرمله سه تیر سه شعبه دیدم 2
پر می کشم با چشمای تر غریبونه بدون یاور
دو طفل من فدای اصغر
کوفه میا حسین من 3
با سفرت آقا عالم و خونجگر نکن
تو بازار کوفه زینب و دربه در نکن
میگن حسین خارجیه همه روی منبراشون
وعده ی گوشواره دادن پدرا به دختراشون 2
کوفه شده دیار کینه خبر میدم سینه به سینه
امیر من برگرد مدینه
کوفه میا حسین من 3
رضا تاجیک
- شنبه
- 6
- آذر
- 1389
- ساعت
- 14:23
- نوشته شده توسط
- سعید رضایی
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه