• دوشنبه 3 دی 03


بیقرار و خسته ام! صلح و صفا گم کرده ام

481

بیقرار و خسته ام! صلح و صفا گم کرده ام
یارِ دیرین و رفیقِ با وفا گم کرده ام

بی تو نابینایم و دارم هراس ِ چاه را
بر زمین می افتم انگاری عصا گم کرده ام

حاجتِ روزانه ام در حسرت آدینه ماند
برنگشتی! باز هم مشکل گشا گم کرده ام

میگرفتی کاش گاهی یک سراغی از من و
کاش میگفتی خداوندا گدا گم کرده ام

دوست دارم که نمازم را بخوانم رو به تو
کعبه یک سنگ است! من قبله نما گم کرده ام

یک نفر ایکاش می فهمید از بی‌تابی ام
دردمندم! خیمهٔ دارالشفا گم کرده ام

حالِ خوبِ سابقم را در کدامین معصیت؟!
عهد و پیمان با تو را آیا کجا گم کرده ام؟!...

چشم ها را بستم و در محضرت زانو زدم
در خیالاتم دوباره دست و پا گم کرده ام

دستهایم را بگیر و باز پیدا کن مرا
در شلوغی های این دنیا تو را گم کرده ام!

  • یکشنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 13:21
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران