با شما عاقبت شیعه به عزّت ختم است
آخر و عاقبت ما به سیادت ختم است
از ازل چشم جهان سمت شما بوده و هست
مقصد عالم امکان به امامت ختم است
همه نورید، همه هادی أمّت هستید
پس سرانجام بشر هم به هدایت ختم است
ما گرفتار گناهیم ولی اهل رجا
جادهی جامعهی ما به شفاعت ختم است
از گناهان کبیره است دل جامعه پُر
کار این جامعه اما به زیارت ختم است
«مَن أتاکُم»، چه نجاتی است سر راه بشر !
با تو پایان حوائج به سعادت ختم است
چیست در حکمت « فَالرّاغبُ عَنکم مارق»؟!
راه، جز راه تو باشد به هلاکت ختم است
ولی آنکس که در این سِیر، « لَکُم لاحِق » شد
راه او - گرچه گنهکار - به جنّت ختم است
تو دعا کن که من از معصیت آزاد شوم
که دعای تو یقیناً به اجابت ختم است
یا علیِ بنِ محمّد ! چه غریبی ! اصلاً
قسمت هرکه علی گشته به غربت ختم است
چه به شمشیر چه مسموم، جهان میداند
که سرانجامِ امامت به شهادت ختم است
آه شش گوشه نشین ! مثل حسینی چقدر
جملهی من به همین ذکر مصیبت ختم است_
که حسین از نفس افتاد و حرم تنها ماند
روضهی زینب کبری به اسارت ختم است
- چهارشنبه
- 5
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 12:54
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
محسن ناصحی
ارسال دیدگاه