• دوشنبه 3 دی 03


شهادت ام کلثوم(س) -(خَطّابه ی کوفه منم)

238

خَطّابه ی کوفه منم
خون گریه کرده آسمون از ماتمم
سینه زدن ، حور و ملک
تو لحظه هایِ سخت سیلی خوردنم

من هم اسیری رفتمو
زخمای زنجیره هنوز رو گردنم
مونده جای اون شعله ها
رو معجرم رو چادر و پیراهنم

من هم شبیهِ زینب
نورِ دامنِ زهرام 
من هم کشته ی دردم
من راویِ  عاشورام

روح و جسمم ، پُره غم ها
از اون کوچه تا به این صحرا
مثلِ زينب من جگر خونم
مثل زهرا سیرم از دنیا

ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا

بند دوم

داغ سقیفه دیدمو
کشته منو غوغای بین کوچه ها
مونده غریب اسمَم ولی
مثلِ حسن تو روضه ها اما چرا؟

من عمه ی ساداتمُ
هم مقتلو دیدم هم اون بزم شراب
من هم دویدم روی خار
دنبال نی ها مثل زینبو رباب

قلبم خونِ حسینِ
روضه خونی ندارم
از روضه های گودال
خیلی خاطره دارم

هرکی روضه خونِ حسینِ
دعایِ من پشتِ سرش هست
اُمّ کلثوم کشته ی عشقه
تو هر روضه چشمِ ترش هست

ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا

بند سوم

از چی بگم ،  از قحط آب
از لالاییهای شبونه ی رباب
از قامتی که خم شده
یا اون لب چوب خورده تو بزم شراب

پرده نشینای حرم
تو کوچه بازارای شام و چشم بد
از خواهری میگم که خورد
هم سیلی و هم تازیونه هم لگد

دردم یکی دوتا نیست
کی میفهمه غمم رو
پیش چشم من آتیش
سوزوند کل حرم رو

حرفای من روضه و درده
چهره ی من همیشه زرده
چیزی رو که شما شنیدیدین
ام کلثوم تجربه کرده

ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا

  • چهارشنبه
  • 5
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران