• یکشنبه 4 آذر 03


رسیدم باز هم بی استخاره

348

رسیدم باز هم بی استخاره
حرم حال خوشی دارد دوباره
شب است و آسمان با یک اشاره
به روی صحن می ریزد ستاره

دوباره دل فقیرِ خانه زاد است
مقیم جنّتِ باب الجواد(ع) است

تماشا میکنم این تاب و تب را
چشیدم دم به دم طعم رطب را
ببین مولودِ آیینه نسَب را
چراغان میکند ماهِ رجب را

خبر آورده با خود نصّ قرآن
پدر شد حضرتِ شاهِ خراسان

سلامی عرض کردم محضرِ یار
مبارک باد گفتم! کردم اقرار
که هر ثانیه مشتاقم به دیدار
زدم رویِ ضریحش بوسه ده بار

دل از من برده؛ خیلی بیقرارم
جواد إبن رضا(ع) را دوست دارم

دو چشمانش پناهِ اهل عالم
دعایش بهترین دارو و مرهم
به عشقش میچکد بارانِ نم نم
نگاهش هست اعجازِ دمادم

به روی سنگ اگر ذکری بخواند
سریعاً میشود درّ و زبرجد

همان ذکری که عشقِ «إن یکاد» است-
-جواد(ع)است و جواد(ع)است و جواد(ع)است
کراماتش چنان در ازدیاد است
بساطِ حاتم طایی کساد است

شبیه حضرت موسی بن جعفر(ع)
به سائل میدهد از هر چه بهتر

همان عشقی ست که در جستجویم
گدای او شدن؛ شد آرزویم
کنارش گرچه غرقِ گفتگویم
نیازی نیست از حاجت بگویم

نشستم تا که از ماهِ منیرم
براتِ کربلا عیدی بگیرم!

  • سه شنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 10:18
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران