امشب دوباره این دلم پر از صفا گردیده است
در شادمانی و شعف ارض و سما گردیده است
هر شیعه ای از بند غم دیگر رها گردیده است
بیت خدا لبریز از نور خدا گردیده است
در هر کجا گر بنگری تابیده انوار جلی
روشن شده کل جهان از مقدم مولا علی
تا فاطمه بنت اسد با خالقش دمساز شد
از مقدم این مه جبین عالم سراپا ناز شد
ای اهل عالم ناگهان با اذن حق اعجاز شد
از لطف خاص کبریا دیوار کعبه باز شد
بنت اسد مام علی با غیر حق بیگانه شد
با عز و جاه و مکرمت آن دم درون خانه شد
پر کرده عطر و بوی او امشب همه گلخانه را
چشم پیمبر منتظر بیند رخ جانانه را
بعد از سه روز از لطف حق دیدند صاحبخانه را
بگرفته در آغوش خود مادر در یکدانه را
با دیدن روی نبی لبخند زد بر روی او
ممزوج شد عطر و بویش با عطر او با بوی او
آمد ز لطف خاص حق نور سماوات و زمین
از بهر تبریک آمده از آسمان روح الامین
بگرفته جا این گل به روی دست ختم المرسلین
قرآن تلاوت می کند مولا امیرالمؤمنین
این نو رسیده سر زده از دامن بنت اسد
اینک گواهی می دهد بر کبریایی احد
جبریل وحی از آسمان اینک خبر آورده است
امشب سپهر دین حق، ماهی دگر آورده است
نخل ولایت از کرم یاران ثمر آورده است
بنت اسد در دامنش قرص قمر آورده است
از سوی هستی آفرین بر ما عنایت آمده
ای عاشقان ای عاشقان شاه ولایت آمده
بوی جنان امشب جهان از مقدم حیدر گرفت
ماه رجب ای شیعیان از روی او زیور گرفت
عالم ضیای دیگری از آن مه انور گرفت
هستی ز یمن مقدم او جلوه ای دیگر گرفت
این گلبن عترت علی نور جمال سرمد است
جانانه ی جان آفرین او جانشین احمد است
نور خدای داور و عشق پیمبر یا علی
نازد در این عالم به تو زهرای اطهر یا علی
تو دستگیر شیعهای فردای محشر یا علی
دستم بگیر از مرحمت ساقی کوثر یا علی
این نکته را گویم ز جان از جمله ی خوبان سری
ای اهل عالم تا ابد من حیدری ام حیدری
شکر خدای مهربان عمری گدای حیدرم
از کودکی خویشتن من آشنای حیدرم
دینم بود حب علی غرق ولای حیدرم
تا زنده ام شرمنده ی لطف و عطای حیدرم
با بردن نام علی قلبم همیشه منجلی
ذکر زبان من بود تا لحظه ی آخر علی
تو نور ذات خالق حی مجیدی یا علی
شافع به روز محشر و برما نویدی یا علی
بر تارک ارض و سما نور امیدی یا علی
بر شام تار عاشقان صبح سپیدی یا علی
ای منشاء جود و سخا لطف و کرم سر تا به پا
بنما نگاهی از کرم ای جان ختم الانبیا
امشب ز لطف خاص حق غرق تمنای توام
محو گل روی تو و طور تجلای توام
در شام میلادت علی مست تولای توام
تا زنده ام مولای من خاک کف پای توام
با لطف حق از کودکی هستم غلامت یا علی
شرمنده از لطف تو و مشی و مرامت یا علی
عمری گرفتار توام گر روسیاهم یا علی
در طول عمرم بوده ای تو تکیه گاهم یا علی
ممنونم از لطف شما دادی پناهم یا علی
امشب به حق فاطمه بنما نگاهم یا علی
ای دردمندان را دوا درد مرا بنما دوا
عیدی من را کن عطانجف مدینه کربلا
من نوکر درگاه آل مصطفایم یا علی
آقا مدال نوکری کردی عطایم یا علی
از کودکی خویش با تو آشنایم یا علی
شکر خدا همسایه ی مولا(رضایم) یا علی
من عبد درگاه توام ای صاحب جود و کرم
با نقد جان خویشتن مهر و ولایت میخرم
- چهارشنبه
- 12
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 11:3
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه