(سرود٣٨)
عزیز و هستی پیغمبر آمد
گل باغ ولایت حیدر آمد
تمام مکه امشب غرق نور است
ز قلب عاشقان غم ها به دور است
به هر جا بنگری جشن و سرور است
نگر ماه جهان آرا در آمد
گل باغ ولایت حیدر آمد
سپهر دین حق را ماه آمد
ز لطف حق چراغ راه آمد
پس از احمد ولی الله آمد
برای مصطفی همسنگر آمد
گل باغ ولایت حیدر آمد
علی را شد شب میلاد امشب
همه از بند غم آزاد امشب
شده ختم النبین شاد امشب
برای خلق عالم رهبر آمد
گل باغ ولایت حیدر آمد
به گوش جان عالم این پیام است
امیرالمؤمنین بر ما امام است
درخشنده تر از ماه تمام است
که مرآت جمال داور آمد
گل باغ ولایت حیدر آمد
همه ریزه خوران خوان حیدر
شده شرمنده ی احسان حیدر
ز لطف حق شده مهمان حیدر
بگو دل خستگان را دلبر آمد
گل باغ ولایت حیدر آمد
شده شامل مرا لطف الهم
علی مرتضی بر تو پناهم
نگاهی کن بر این روی سیاهم
به گم کرده رهان روشنگر آمد
گل باغ ولایت حیدر آمد
تمام عمر گدای این درم من
گدای روسیاه حیدرم من
به نقد جان ولایش می خرم من
امید و همنشین کوثر آمد
گل باغ ولایت حیدر آمد
- چهارشنبه
- 12
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 11:16
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه