(سرود٣۱)
بیت حق گشته همچون وادی طور
خانه ی کعبه گردیده پر از نور
تا که شد فاطمه مهمان داور
شده ختم رسل در شادی و شور
گشته خورشیدی
عیان به بیت الله
باشد این کودک
جان رسول الله
جان خاتم یا حیدر
ذکر عالم یا حیدر
بودهاند هر دو مهمان خداوند
در میان کعبه مادر و فرزند
تا که آمد برون از خانه ی حق
خاتم المرسلین گردیده خرسند
آمده دنیا
یاور پیغمبر
فخر این عالم
جان نبی حیدر
جان خاتم یا حیدر
ذکر عالم یا حیدر
مرتضی آمد از خانه ی الله
همره مادرش با عزت و جاه
خنده زد بر روی ختم رسالت
مؤمنون خوانده بهر رسول الله
از همان طفلی
از او حمایت کرد
روی دست او
قرآن تلاوت کرد
جان خاتم یا حیدر
ذکر عالم یا حیدر
جان فدای رخ رخشان حیدر
همه عالم بود مهمان حیدر
شب میلاد او تمام دنیا
ریزه خوار خوان احسان حیدر
مهر او در
سینه ارمغان ماست
صحن و ایوانش
دارالامان ماست
جان خاتم یا حیدر
ذکر عالم یا حیدر
مهر حیدر بود تمام دینم
صحن و ایوان او خلد برینم
تا که دارم ولای مرتضی را
مورد لطف خلاق مبینم
علی تا محشر
حبل المتین ماست
مهر و حب او
حصن حصین ماست
جان خاتم یا حیدر
ذکر عالم یا حیدر
شکر لله که من حیدری هستم
دل خود را فقط بر علی بستم
همه افتخارم تو دنیا اینه
با ولای علی خدا پرستم
هرچه که هستم
دل به علی بستم
همه ی عمرم
گرفته او دستم
جان خاتم یا حیدر
ذکر عالم یا حیدر
حب حیدر مدال افتخارم
مهر او در جهان شد اعتبارم
لحظه های آخر در انتظارم
که بیاد لحظه های احتضارم
هرکه بر حیدر
ارادتی دارد
دیدن حیدر
چه لذتی دارد
جان خاتم یا حیدر
ذکر عالم یا حیدر
- چهارشنبه
- 12
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 11:47
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه