السلام ای گلبن آل عبا
السلام ای هستی خون خدا
السلام ای بر حسن نور دو عین
خواهر مظلومه ی مولا حسین
ای گل بستان سرای فاطمه
چون نبی مکتب ندیده عالمه
هدیه ی ذات خدا بر حیدری
از علی و فاطمه دل می بری
دختر مولا امیرالمؤمنین
بر تمام شیعیان حبل المتین
صبر و ایثار و وفا شرمنده ات
تا به محشر دین و قرآن زنده ات
شیعه تا روز جزا مدیون توست
عشق مولانا حسین در خون توست
روز و شب در ذکر یا رب یا ربی
در جهان ام المصائب زینبی
پای درس صبر مادر سوختی
از علی درس وفا آموختی
از عدو زخم زبان بشنیده ای
در تمام عمر خود غم دیده ای
دیده ای دستان حیدر بسته شد
پهلوی مادر ز کین بشکسته شد
دیده ای زینب که مادر را زدند
جان و هستی پیمبر را زدند
دیدهای بن ملجم دور از خدا
فرق مولا را نمود از کین دوتا
دیدهای در زندگی رنج و محن
خون دل های حسن را در لگن
دیده ای مظلوم دشت کربلا
پاره پاره پیکر و در خون شنا
دیدهای شمر سیه دل از جفا
کرده با کین از حسینت سر جدا
دیدهای تو نوگلان چیده را
دیدهای تو حنجر ببریده را
دیده ای آتش زدند برخیمه ها
دیده ای سرها همه بر نیزه ها
دیده ای در خیمه ها جای کمک
میزدند طفلان عطشان را کتک
جان زهرا کن نظر بر این (رضا)
کن قبول از لطف زینب این رثاء
- یکشنبه
- 16
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 9:15
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه