در رثای پدر
بوده ای دار وندارم ای پدر
رفته ای و بیقرارم ای پدر
بی ستون شد خیمه این زندگی
بس گره خورده به کارم ای پدر
برکت کاشانه بودی بی گمان
از تو بوده اعتبارم ای پدر
رفتی و ماندم بی پشت وپناه
ای پناه استوارم ای پدر
از زمان کودکیم تا کنون
کرده ای مهرت نثارم ای پدر
سخت باشد بی وجودت زندگی
بی تو تنهای دیارم ای پدر
سایه تو کم شد از روی سرم
شد خزانی نوبهارم ای پدر
درد هجران تو ای والاترین
تلخ کرده روزگارم، ای پدر
هست قبر تو مزار قلب من
روی آن با حال زارم ای پدر
شعر:اسماعیل تقوایی
- شنبه
- 22
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 16:4
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه