تو گل گلشن ولایت هستی
تو هفتمین شمس هدایت هستی
سر تا به پا لطف و عنایت هستی
رهبر امتی
تو باب حاجتی
به اذن حق مشکل گشایی
به درد شیعیان دوایی
باب الکرم موسی ابن جعفر۲
هفتم امام شیعیان تویی تو
حیدر نسب زهرا نشان تویی تو
بر همگان دارالامان تویی تو
امام مهربان
نور تو جاودان
تو یاور افتادگانی
مایه ی آرامش جانی
باب الکرم موسی ابن جعفر۲
حریم با صفای تو بهشت است
حب و ولایت تو در سرشت است
مهرت عجین با خط سرنوشت است
حریمت جنت است
پناه امت است
در این جهان قدرت نهان است
لطفت همیشه بی کران است
باب الکرم موسی ابن جعفر۲
امام امت موسی جعفری
تو از تبار شخص پیغمبری
از نسب فاطمه و حیدری
تو خیر کثیری
مرا می پذیری
آمده ام بر تو پناهم
از کرمت نما نگاهم
باب الکرم موسی ابن جعفر۲
عمری شما بودی به کنج زندان
دیدی ز دشمنان ستم فراوان
آن بی حیا سندی بود نگهبان
تو را محزون نمود
دل تو خون نمود
هر روز و شب او بی بهانه
می زد تو را با تازیانه
باب الکرم موسی ابن جعفر۲
خون شد دلت از دست دشمنانت
زهر ستم کرده اثر به جانت
سوزانده زهر تا مغز استخوانت
امام بی قرین
شهید ظلم و کین
غیر از ستم چیزی ندیدی
در گوشه ی زندان شهیدی
باب الکرم موسی ابن جعفر۲
ای که تویی بر شیعه حبل المتین
راهی شدی به سوی خلد برین
سه روز مانده پیکرت بر زمین
کنار پیکرت
کس نزد دخترت
پیکر تو بر دوش یاران
جدت به زیر سم اسبان
باب الکرم موسی ابن جعفر۲
- سه شنبه
- 25
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 9:13
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه