امامی و موسی ابن جعفر تویی
گلی از گلستان حیدر تویی
تویی بی قرینه
شهیدی ز کینه
غریبی غریب۲
صفابخش دنیا تو بودی امام
ز ظلم و ستم عمر تو شد تمام
الا روح تقوا
تو رفتی ز دنیا
غریبی غریب۲
تو که بر همه مقتدا بوده ای
به زندان تو یاد خدا بوده ای
فدای مرامت
شنیدی ملامت
غریبی غریب۲
به زندان عدو خون نموده دلت
بسوزانده زهر ستم حاصلت
چه ها تو کشیدی
به جز غم ندیدی
غریبی غریب۲
فدای تو و رنج و غم های تو
شد ام یجیب ذکر شب های تو
ز جور ستمگر
چو گل گشتی پرپر
غریبی غریب
شدی از ستم یابن زهرا خموش
شده کاظمین از غمت در خروش
رضا غم نصیب است
ز غم بی شکیب است
غریبی غریب۲
تن تو سه روز بر زمین مانده است
غمت بر دل مسلمین مانده است
تو آرام جانی
شدی جاودانی
غریبی غریب۲
رضایت نموده تنت را کفن
کند گریه بهر تو هر مرد و زن
ز غم بی قرارت
نشسته کنارت
غریبی غریب۲
- سه شنبه
- 25
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 9:27
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه